loading...
آسمانی ها
حسین بازدید : 59 شنبه 30 شهریور 1392 نظرات (0)

ناسپاس

خورشید در وسط آسمان بود. در حالی که بدن ها و گیاهان را می سوزاند. سوارکار راه خود را به سختی ادامه می داد. در حالی که در مسیرش در حرکت بود، مردی با او روبرو شد و با التماس از سوارکار خواست که او را همراه خودش ببرد. سوارکار در خواستش را قبول کرد در حالی که بخاطر کارش خوشحال بود. بعد از چند دقیقه مرد، سوارکار را از اسب انداخت و نزدیک بود که او را بکشد. سپس با خوشحالی افسار را گرفت و در حالی که می خندید با سرعت دور شد.

سوارکار فریاد زد در حالی که از اسبش ناامید شده بود:(از تو موضوعی را می خواهم و امید دارم که آن را قبول کنی.)

حسین بازدید : 72 شنبه 30 شهریور 1392 نظرات (0)

این نیز بگذرد

این نیز بگذرد

در زمان های قدیم، پادشاهی را نگینی بود خوش تراش و گرانبها. روزی برآن شد تا نوشته ای درخور و شایسته اما کوتاه و رسا بر روی آن حَک کند که با هر بار خواندن آن، در موسم شادی و سرور از خود بی خود نشود و به وقت بلا و سختی آشفته نگردد. نخست با رایزنانِ (مشاوران) خود رای زد (مشورت کرد) . نظرات متعددی را شنید اما هیچکدام، آنچه که او در طلبش بود، نبود.

 

ادامه مطلب

 

درباره ما
پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: آنچه را که برای خود می پسندی، برای دیگران نیز، بپسند. ❁منتظر نظرات خوب و سازندتون هستم❁
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما مطالب وبلاگ در چه سطحي است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 49
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 13
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 32
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 39
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 39
  • بازدید ماه : 39
  • بازدید سال : 1,628
  • بازدید کلی : 26,013
  • کدهای اختصاصی
    ★☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆★