قضاوتهای حضرت علی ( ع )

قضاوتهای حضرت علی ( ع )

- پرسش دشوار

1- ابی بن کعب نزد پیغمبر این آیه را خواند:(و اسیغ علیکم نعمه ظاهرةً و باطنةً⁽¹⁾)

آنگاه پیغمبر به حضّار که از جمله ابوبکر، عمر،عثمان ،ابوعبیده و عبدالرّحمن بودند گفت:(بگویید ببینم اوّلین نعمتی که خدا به شما ارزانی داشت، چه بوده است؟)

هر كدام به تفاوت اولاد و پوشاک و زندگی را مثال زدند وقتی که همه نظرات خود را دادند به علی(ع) گفت تو بگو. علی(ع) گفت:(اولین نعمتِ خدای بر من نعمتِ ایجاد است. او مرا موجودی زنده و متفکر آفرید و در درونم چراغ تابان خرد را نهاد و مرا به آئین خود راهنمایی کرد و از راه راست گمراهم نساخت و مرا برای بازگشت به زندگی جاوید برگزید و آسمان و زمین را مسخرم ساخت.)

پیغمبر در هر کلمه به علی می گفت درست گفتی.

سپس به او گفت:(نعمت های خدا غیر از این ها کدامند؟) گفت:(و ان تعدوا نعمة الله لاتحصوها⁽²⁾)  

پیغمبر لبخندی زد و گفت:(تو را حکمت و دانش گوارا باد. تو وارث دانش و بینش منی و اختلافات مردم را بعد از من برطرف خواهی ساخت.)

2- از علی(ع) درباره پسری که از پدرش بزرگتر است پرسش شده، علی(ع) گفت:(عُزَیر بوده است. وقتی که خدا او را بعد از صد سال زنده کرد، چهل سال داشت و پسرش صد ساله بود.)

3- از علی(ع) پرسیدند:(چه ساعتی جزء شب و روز نیست؟)

علی(ع) گفت:(یک ساعت قبل از طلوع خورشید.)  

- پرسش معمّائی

1- از علی(ع) پرسیدند:(کیست که پدر، قبله و قوم و خویش نداشت؟)

علی(ع) گفت:(کسی که پدر نداشت عیسی و آنکه خویش نداشت آدم بود و جائیکه قبله نداشت و ندارد خانه خداست.) باز پرسیدند:(کدام سه چیزند که در رحمی نبوده و از بدنی بیرون نیامده اند؟)

علی(ع) گفت:(عصای موسی و شتر صالح و قوچ ابراهیم است.)

باز پرسیدند:(چه گوریست که صاحب خود را حرکت داد؟) علی(ع) گفت:(شکم ماهی ایست که خدا یونس را در آن حبس کرد.)

2- مردی از علی(ع) پرسید:(خدا چه دارد؟ و چه ندارد؟ چه پیش او نیست و چه نمی داند؟)

علی(ع) گفت:(آنچه ندارد شریک است و چیزی که پیش او نیست ستم است و چیزی را که نمی داند گفته شما یهود است که عُزَیر را پسر خدا می دانید چون کسی را خدا فرزند خود نمی شناسد.)

مرد چون این پاسخ ها را شنید گفت:(به یگانگی خدا و رسالت گواهی می دهم.)

3- گروهی از یهود نزد عمر آمدند و گفتند:(تو جانشین پیغمبری ما آمده ایم از تو چیز هایی بپرسیم اگر جواب گفتی به تو ایمان آورده و پیرویت می کنیم.)

عمر گفت:(بپرسید؟)

گفتند:(ما را از قفل و کلید آسمان و کسی که همراهان خود را ترساند و پنج چیزی  که در رحم  خلق نشده اند و یک و دو و سه و... و دوازده آگاه کن.)

عمر ساعاتی به فکر فرو رفت و سپس گفت:(چیزی از عمر پرسیده اید که نمی داند! علی ممکن است سؤالات شما را پاسخ گوید.)

کسی را نزد علی(ع) فرستاد وقتی که آمد عمر گفت:(این یهودیان چیزهائی از من پرسیده اند و پاسخ آن ها را نگفته ام و تعهد کرده اند اگر به آنها جواب داده شود، مسلمان شوند.) علی(ع) به یهودیان گفت:(بپرسید؟)

سؤالات خود را به او گفتند. علی(ع) گفت:((قفل آسمان شرک به خداست و کلید آن(لا اله الا الله) و آن که همراهان خود را ترسانید، مورچه سلیمان است. پنج چیزی که در رحم خلق نشده اند آدم و حوا، عصای موسی، ناقه صالح و قوچ ابراهیم است. اما یکی، خداست که او را شریک نیست و دو تا، آدم و حوا هستند. سه تا، جبرئیل، میکائیل و اسرافیل و چهارتا، تورات، انجیل، زبور و فرقان می باشند و پنج تا، نمازهای پنجگانه و شش تا، مقدار زمان خلق آسمان و زمین است و هفت تا، هفت آسمان است و هشت تا، هشت فرشته عرشند و نُه تا، نُه آیه فرستاده شده بر موسی است و ده تا، ده وعده ایست که خدا به موسی داد که اول سی شبانه روز بود و بعد آن را به ده تمام کرد. یازده تا، خواب یوسف است که به پدرش یعقوب گفت:(من در خواب یازده ستاره دیده ام.) و دوازده تا، چشمه هائی است که خدا به موسی گفت:(عصایت را به سنگ بزن.) و از آن دوازده چشمه می جوشید.)) یهودیان همگی به یگانگی و رسالت پیغمبر اسلام اعتراف کردند.

4- از علی(ع) پرسیدند:(چیست که در حیاتش میآشامد و در مردنش میخورد؟)

علی(ع) گفت:(عصای موسی است، وقتی که شاخه ای از درخت بود میآشامید و موقعی که عصای موسی شد، ریسمان ها و طناب های افسونگران را می خورد.)  

- جلوگیری از اقرار

علی(ع) درمیان عده ای از اصحاب خود نشسته بود. مردی نزد او آمد و گفت: (لواط کرده ام، مرا از گناه پاک گردان.) علی(ع) گفت:(برخیز، مگر دیوانه شده ای.) برنخاست و این گفته را سه بار تکرار کرد.

علی(ع) به او گفت:(خدا درباره ات یکی از سه حکم را مقرر داشته است که در انتخاب هر یک آزادی.)

علی(ع) گفت:(1- گردن زدن 2- دست و پا بسته از کوه انداختن 3- آتش زدن.)

مرد گفت:(کدام یک سخت تر است.)

علی(ع) گفت:(آتش زدن.)

مرد گفت:(خدایا من این را اختیار کردم.) و پس از آن دو رکعت نماز بجای آورد.

در تشهد گفت:(خدایا از این گناه به درگاهت پناه می برم و از عقوبتش بیمناکم و اینک نزد جانشین پیغمبر تو آمده، از او می خواهم از گناهم پاک گرداند. مرا میان سه قسم عذاب مخیر کرده منهم دشوارترین آنها را اختیار کردم، خدایا از تو می خواهم آنرا کفاره گناهم قرار دهی و در آخرت به آتش دوزخ مرا نسوزانی.)

گریه کنان از جای خود برخاست و در گودال آتش فروزان نشست. آتش اطراف او شعله ور بود.

علی(ع) و اصحابش بگریه افتادند.

علی(ع) گفت:(برخیز که فرشتگان را بگریه انداختی خداوند گناهت را بخشید دیگر چنین فعلی را مرتکب نشو.)

:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:·:    

⁽¹⁾- خدا نعمت های آشکار و نهان خود را بر شما تمام کرد.  

⁽²⁾- اگر بخواهید نعمت های خدا را بشمارید از شماره بیرونند.                                        

[منبع:از کتاب قضاوت های حضرت علی علیه السلام به ترجمه و اقتباس محمد علی شیخ]